اين اولين پست وبلاگ جديد من به صورت آزمايشي خواهد بود.
در اين وبلاگ من خواهم كوشيد چپ تر ، صادق تر و عميق تر به مطالب بنگرم و بيان كنم.
تم اصلي مطالب باز هم كما في السابق سياسي خواهد بود.ولي به فراخور به موضوعات فرهنگي،اجتماعي ، اقتصادي و حتي فني هم ممكن است پرداخته شود
سازمان و حزبي كه به عنوان معيار و شاخص به فعليت درآمده در جهت افكار من به آن اقتدا خواهم نمود، اينبار و بر خلاف دو وبلاگ قبلي ام كه سازمان مجاهدين خلق ايران بود. اين بار سازمان چريكهاي فداييان خلق ايران خواهد بود.
اين به معني فاصله گيري من از سازمان مجاهدين نيست بلكه به دليل انطباق فكري من علاوه بر همسويي پراتيك با "سچفخا" در اين دوره انتشار و بلاگ من مشي سازمان را "سچفخا" را برخواهم گزيد و از ان دفاع خواهم كرد.
شاخه اي از "سچفخا" كه من تحت التزام به آن حركت خواهم كرد، شاخه اي است به رهبري رفيق مهدي سامع كه هم اكنون در شوراي ملي مقاومت با بزگترين اپوزيسيون ايران يعني سازمان مجاهدين ائتلاف هم نموده است.
نويسنده اين سطور بر اين باور است كه خط اصلي و ممتدي كه از رفقا بيژن جزني و مسعود احمد زاده (عليرغم ظواهر متفاوت اما باطن متين و صريحا يكسان) كه در حماسه سياهكل در هم تنيده شد و تبلور ان در خون شهداي آن حماسه جاويد شيپور رستاخيز آگاهي و آزادي خلق ها را برنواخت ،فلذا نگارنده معتقد است عليرغم فراز و نشيبها و حوادث بسيار متعدد و پيچيده ، آن خط غرور آفرين، استثمار شكن و آزاديبخش را امروزه هيچ وارثي جز شاخه "سچفخا" به نمايندگي رفيق مهدي سامع ، وارث نيست.
و اما آخرين كلام در اين نخستين آغاز كه اگر چه بديهي است وليكن ذكر آن ضروري است ، اين نكته مي باشد كه مسئوليت نوشته ها در اين وبلاگ صرفا متوجه نويسنده اين وبلاگ است كه هيچگونه ارتباط سازماني با سازمان"سچفخا" ندارد و فقط يك سمپاتيزان(علاقمند) به سازمان مذكور مي باشد. تحليلها صرفا انگاره هاي شخصي و اخبار منتشره (در صورت موضوعيت) فقط مسئوليت شخصي دارد.
در اين وبلاگ من خواهم كوشيد چپ تر ، صادق تر و عميق تر به مطالب بنگرم و بيان كنم.
تم اصلي مطالب باز هم كما في السابق سياسي خواهد بود.ولي به فراخور به موضوعات فرهنگي،اجتماعي ، اقتصادي و حتي فني هم ممكن است پرداخته شود
سازمان و حزبي كه به عنوان معيار و شاخص به فعليت درآمده در جهت افكار من به آن اقتدا خواهم نمود، اينبار و بر خلاف دو وبلاگ قبلي ام كه سازمان مجاهدين خلق ايران بود. اين بار سازمان چريكهاي فداييان خلق ايران خواهد بود.
اين به معني فاصله گيري من از سازمان مجاهدين نيست بلكه به دليل انطباق فكري من علاوه بر همسويي پراتيك با "سچفخا" در اين دوره انتشار و بلاگ من مشي سازمان را "سچفخا" را برخواهم گزيد و از ان دفاع خواهم كرد.
شاخه اي از "سچفخا" كه من تحت التزام به آن حركت خواهم كرد، شاخه اي است به رهبري رفيق مهدي سامع كه هم اكنون در شوراي ملي مقاومت با بزگترين اپوزيسيون ايران يعني سازمان مجاهدين ائتلاف هم نموده است.
نويسنده اين سطور بر اين باور است كه خط اصلي و ممتدي كه از رفقا بيژن جزني و مسعود احمد زاده (عليرغم ظواهر متفاوت اما باطن متين و صريحا يكسان) كه در حماسه سياهكل در هم تنيده شد و تبلور ان در خون شهداي آن حماسه جاويد شيپور رستاخيز آگاهي و آزادي خلق ها را برنواخت ،فلذا نگارنده معتقد است عليرغم فراز و نشيبها و حوادث بسيار متعدد و پيچيده ، آن خط غرور آفرين، استثمار شكن و آزاديبخش را امروزه هيچ وارثي جز شاخه "سچفخا" به نمايندگي رفيق مهدي سامع ، وارث نيست.
و اما آخرين كلام در اين نخستين آغاز كه اگر چه بديهي است وليكن ذكر آن ضروري است ، اين نكته مي باشد كه مسئوليت نوشته ها در اين وبلاگ صرفا متوجه نويسنده اين وبلاگ است كه هيچگونه ارتباط سازماني با سازمان"سچفخا" ندارد و فقط يك سمپاتيزان(علاقمند) به سازمان مذكور مي باشد. تحليلها صرفا انگاره هاي شخصي و اخبار منتشره (در صورت موضوعيت) فقط مسئوليت شخصي دارد.